به نقل از «خبرگزاری آریا»

بروس لي؛ رزمي کار، بازيگر، شاعر و فيلسوف دوست داشتني

تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۶۹۴۳۷۸

خبرگزاري آريا - وب سايت روزياتو: همه ي ما بروس لي را مي شناسيم و از او به عنوان يک رزمي کار بزرگ، بازيگر و کارگرداني خوش سليقه و با استعداد ياد مي کنيم که انقلابي را در هر دو حوزه بپا کرد. بدون شک وي در طول عمر کوتاه خود تاثير زيادي بر روي جامعه ي خود گذاشت و شايد مرگ او را ضربه ي بزرگي به سينماي رزمي و ورزش هاي رزمي در کل دانست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همه از قابليت ها و استعدادهاي او سخن مي گويند، از شيوه ي خاص صحبت کردنش، از غرور خاصش، از حرکات رزمي خارق العاده اش، از شنا رفتن روي يک انگشتش، از ماهيچه هاي همچون سنگش، از قدرت باور نکردني ضرباتش، از سبک جديد رزمي اش و از مرگ نابهنگام و متاثر کننده اش. اما چيزهاي ديگري نيز در مورد اين اعجوبه ي هنگ کنگي وجود دارد که ممکن است کمتر در مورد آن ها شنيده باشيد.
1- بروس لي در هيچ يک از سبک هاي رسمي ورزش هاي رزمي به درجه ي استادي نرسيد

از هر کس که در مورد بروس لي بپرسيد بدون شک خواهد گفت که بروس لي استاد مسلم ورزش هاي رزمي بوده است. شايد برخي بگويند که او استاد کونگ فو بوده است اما واقعيت کمي متفاوت خواهد بود و آن اين است که وي هيچ گاه در هيچ رشته ي رسمي ورزش هاي رزمي به درجه ي استادي نرسيد. اين بدان معنا نيست که او در ورزش هاي رزمي مهارت نداشت يا اين که نمي توانست هر کسي که به او تعرض مي کرد را با حرکات رزمي خود از پاي درآورد بلکه سخن اصلي اين است که وي از يک روش خاص و مشخص براي اين کار استفاده نمي کرد و از روش هاي ترکيبي که خود ابداع کرده بود استفاده مي نمود.
گفته مي شود که بروس لي تنها در يک مبارزه و آن هم در سن 14 سالگي شکست خورده است. در آن دوران وي اموزش رزمي خاصي نديده بود اما اين تجربه ي تلخ باعث شد که نياز به يادگيري فنون دفاع شخصي را در خود حس کند. اين موضوع باعث شد که وي در سال 1957 تحت آموزش يک استاد رزمي به نام «ايپ من» (Yip Man) قرار گيرد که به او ورزش رزمي «وينگ چون» را آموخت و بروس لي در اين ورزش بيش از هر ورزش رزمي ديگري به مقام استادي نزديک شد. اما چرا بروس لي بزرگ هيچ گاه به صورت رسمي به مقام استادي در يک ورزش رزمي دست نيافت؟ شايد علت اين موضوع به دليل مشکلات نسبي و نژادي او بوده باشد.

لي کار سختي براي پيدا کردن يک استاد خوب داشت زيرا چيني ها معمولاً تمايلي به آموزش هنرهاي رزمي به افراد خارجي ندارند و مادر بروس لي نيز نيمي چيني و نيمي قفقازي بود که از نظر بسياري از چيني ها براي امتناع از آموزش دادن ورزش هاي رزمي به بروس لي کافي بود. به همين دليل بروس لي مستقيماً توسط ايپ من که ابداع کننده و استاد ورزش رزمي وينگ چون بود آموزش ديد که به شدت او را تحت تاثير قرار داد. اما قبل از آن که لي بتواند فنون رزمي وينگ چون را به طور کامل بياموزد به ايالات متحده مهاجرت کرد تا درسش را ادامه دهد.
او در سال 1959 در سياتل ساکن شد و سپس سال بعد براي حضور در دانشگاه به مينه سوتا نقل مکان کرد. بروس لي پس از ترک هنگ کنگ ورزش هاي رزمي را رها نکرد اما آموزش فنون وينگ چون ديگر براي او به پايان رسيده بود و بدين ترتيب وي نتوانست در اين رشته ي رزمي به مقام استادي دست يابد.
2-بروس لي سبک رزمي خاص خود را ابداع کرد

بروس لي پس از ترک هنگ کنگ به آموزش فرم رزمي خاص خود پرداخت. اساس فرم رزمي او بر مبناي آموزش هاي ايپ من و ورزش وينگ چون بود اما او سبک جديد خود را «جون فان گانگ فو» (Jun Fan Gung Fu) مي ناميد که به معناي سبک کونگ فوي بروس لي بود. بروس انساني بسيار فروتن و با نزاکت بود. وي اولين مرکز آموزش هاي رزمي خود را در شهر سياتل با نام «موسسه جون فان گانگ فو لي» تاسيس کرد. وي همچنان به توسعه سبک خاص خود ادامه داد تا اين که در سال 1967 اعلام کرد که سبک «جيت کان دو» (Jeet Kune Do) را به وجود آورده است.

اين سبک را بروس پس از مبارزه با وونگ جک من در سال 1964 خلق کرد، مبارزه اي که به دليل اصرار بروس به آموزش ورزش هاي رزمي به افراد غيرچيني رخ داد. اين مبارزه 20 دقيقه به طول کشيد و بروس پس از مدتي تفکر به اين نتيجه رسيد که بسيار طولاني بوده و سبک کونگ فويي که او کار مي کند بيشتر رسمي است تا کاربردي. اين موضوع باعث شکل گيري جيت کان دو شد، سيستمي از مبارزه که سخت گيري هاي فرم هاي رزمي رسمي و شناخته شده قبلي را نداشت و بيشتر بر کاربردي بودن، انعطاف، کارآيي، سرعت و فيزيک تاکيد مي کرد. لي از قبل رژيم فيزيکي خود را تدوين کرده بود به نحوي که وي را از لحاظ قدرت بدني به يک ابرقهرمان نزديک مي کرد. تناسب اندام و رژيم غذايي درست به جزيي جدايي ناپذير و اصلي در روش هاي آموزشي او تبديل شد و بدين ترتيب وي جيت کان دو را يک سبک رزمي جديد ناميد.
وي سبک خود را «سبکي بدون سبک» مي ناميد که به اجتناب از رويکرد رسمي و فرمولي در آموزش ها اشاره مي کرد. سبک وي ترکيبي از شمشيرزني، بوکس غربي و ئينگ چون بود. جالب اين که به لطف تاثيرات و آموزش هاي بروس لي، سبک جيت کان دو هنوز هم آموزش داده مي شود که در ميان شاگردان سرشناس اين سبک مي تواند به براندون لي (پسر درگذشته بروس)، کريم عبدالجبار، ليدي گاگا و نيکلاس کيج اشاره کرد.
3- بروس در کودکي بازيگر بود و قبل از سن 18 سالگي در 20 فيلم در هنگ کنگ ايفاي نقش کرد

سخت است کسي را پيدا کنيد که با فيلم هاي بروس لي مانند «اژدها وارد مي شود» (Enter the Dragon) آشنا نباشد اما اکثر افراد از کارهاي متعدد سينمايي او قبل از رسيدن به شهرت جهاني بي اطلاعند. بروس لي از همان کودکي و حتي در سن سه ماهگي نيز در دنياي سينما حضور داشت. در سال 1941 وي نقش يک نوزاد چيني را در فيلم «دختر دروازه طلايي» (Golden Gate Girl) بازي کرد، البته اگر بتوان حضور او را بازي دانست! وي تا سن 6 سالگي کار خاصي در اين حوزه انجام نداد تا اين که در فيلمي با عنوان «شروع يک پسربچه» (The Beginning of a Boy) بار ديگر کار خود را از نو آغاز نمود.
وقتي که به سن 18 سالگي رسيد، بروس در 20 فيلم بازي کرده و آخرين بازي او در نقش يک پسربچه در سال 1960 و در فيلم «يتيم» (The Orphan) بود. بسياري از کارهاي دوران نوجواني او در خارج از چين و هنگ کنگ شناخته شده نيستند اما در اين کشورها همه بروس را قبل از رسيدن به شهرت جهاني نيز مي شناختند. شايد پيدا کردن فيلم هاي آن دوران بروس لي کمي دشوار باشد اما غيرممکن نيست.
4- بروس لي سبک مشت زني موسوم به «ضربه ي يک اينچي» را مرسوم کرد که در فيلم دوم «بيل را بکش» نيز مورد استفاده قرار گرفت
شايد صحنه اي در فيلم «بيل را بکش: نسخه دوم» (Kill Bill: Volume 2) را به ياد داشته باشيد که اما تورمن زنده در زير خاک دفن شده و با روش ضربه ي مشت يک اينچي خود را از داخل تابوت بيرون مي کشد. بسياري از افراد چنين چيزي را مانند يک اتفاق غيرممکن که تنها در فيلم ها رخ مي دهد نگاه مي کنند اما اين روش همان چيزي بود که بروس لي خلق کرده و بارها آن را به نمايش گذاشته بود. در واقع بروس روبروي يک داوطلب مي ايستاد و يک صفحه ي محافظ روي سينه ي شخص قرار مي گرفت. سپس بروس مشتش را براي آماده شدن به منظور وارد کردن ضربه ي مشت روي سينه ي داوطلب قرار مي داد.
سپس در يک چشم به هم زدن بروس لي انگشت هاي خود را بسته و حالت دستش را به يک مشت گره کرده تغيير مي داد و سپس با تمام قدرت از همان فاصله ضربه ي خود را به سينه شخص وارد مي کرد. ضربه ي او گاه چنان قدرت مند بود که شخص را روي صندلي پشت او پرت مي کرد و صندلي نيز چند متر به عقب حرکت مي کرد. بر اساس مطالعات محققان دانشگاه استنفورد مشخص شد که بروس در واقع در هنگام ضربه از قدرت پاهايش و نحوه ي قرار گرفتن آن ها براي باز کردن زانوهايش استفاده مي کند که اين موضوع شانه هاي او را به سمت جلو متمايل مي سازد. در واقع او قدرت تمام بدنش و شايد تمامي قدرتي که در درون خود داشت را در يک ضربه ي مشت به حرکت وامي داشت. لي به سرعت مشتش را عقب مي کشيد که زمان تماس را به شدت کاهش مي داد. اين موضوع باعث فشرده شدن و تمرکز قدرت ضربه مشت مي شد و شدت مشت را بيشتر مي کرد.
5- بروس لي يک شاعر و فيلسوف بي نظير بود

شايد به سختي بتوان شخصي مانند بروس لي را در مقام يک شاعر يا فيلسوف ديد اما وي دقيقاً فيلسوفي متفکر و شاعري چيره دست بود. وي در دوران مدرسه فلسفه و شعر خوانده بود و حتي نوشته هايي نيز در اين دو زمينه به چاپ رساند. وقتي که در دانشگاه واشنگتن درس مي خواند، تمرکز خود را بر روي فلسفه ي آسيا و غرب قرار داد که عناصري از جيدو، بوديسم،تائويسم و آموزه هاي کريشنامورتي را در بر مي گرفت. اين مطالعات به او کمک کرد که خود را بيشتر بشناسد و در واقع نقش مهمي در شکل گيري سبک رزمي او به عنوان شيوه اي براي ابراز فلسفه ي شخصي او و نه يک ورزش رزمي و خشن داشت.
درک او از فلسفه به بروس کمک کرد که عشقش به شعر و شاعري را نيز توسعه دهد که از آن براي نشان دادن احساساتش استفاده مي کرد. بيشتر آثار و اشعار او توسط جان ليتل ويرايش و چاپ شد که اشعار وي را چنين توصيف کرده است: «با توجه به استانداردهاي آمريکايي، نسبتاً تاريک- انعکاس دهنده عمق ذات انسان و کمتر عيان شده بود… بسياري از آن ها تمايل بازگشت به ماهيت زودگذر بودن زندگي, عشق و علاقه به خواستن ديوانه وار انسان را منعکس مي کرد». بروس لي به شدت به خواندن کتاب علاقه داشت و کتابخانه ي بزرگي در خانه ي خود داشت. در زمان مرگ، در کتابخانه ي بروس لي بيش از 2٫500 جلد کتاب وجود داشت که بسياري از آن ها بر روي فنون رزمي و فلسفه تمرکز داشتند.

مدت کوتاهي قبل از مرگ، بروس مقاله اي با عنوان «در فرآيند دروني خودم» (In My Own Process) نوشت که نقش خودش در دنيا را تشريح مي کرد. وي در اين مقاله چنين گفته است:” من هميشه رزمي کار بودن را انتخاب کرده ام و بازيگري را نيز به عنوان شغلم برگزيده ام. اما بالاتر از همه اين ها اميدوار بودم که بتوانم خودم را به عنوان يک هنرمند در عرصه زندگي کردن در اين مسير نشان دهم”.
6- حرکات بروس لي چنان سريع بود که ثبت کردن آن ها را براي دوربين ها مشکل مي کرد
بروس لي در زمينه ي سرعت حرکات يک افسانه بود به نحوي که سرعت حرکات او قوانين منطق، فيزيک و حتي قوانين طبيعت را نيز به چالش مي کشيد. اين سرعت باورنکردني در حرکات از رعايت کردن رژيم غذايي خاص خود و تناسب اندامش نشأت مي گرفت که باعث شده بود بدن او نماد واقعي بي نقصي باشد. ضربات او چنان سريع بود که کسي نمي توانست در مقابل آن ها عکس العملي نشان دهد و هيچ کس نتوانست ضربات او را خنثي کند. حتي سرعت ضربات او چنان بالا بود که دوربين ها نيز نمي توانستند به خوبي آن را شکار کنند.
در واقع وي در واقعيت چنان سريع ضربات و حرکات خود را به نمايش مي گذاشت که در فيلم هايش ديگر لازم نبود تمهيداتي را براي سريع نشان دادن او انديشيده و کمي سرعت پخش فيلم را بالا ببرند. در کمال ناباوري وي چنان سريع بود که مجبور مي شد در برخي از صحنه ها ضربات خود را آهسته تر اجرا کند تا براي مخاطب باورپذير باشند.
7- بروس لي در ايالات متحده تنها 5 فيلم ساخت که يکي از آن ها نيز بعد از مرگش منتشر شد

شايد برخي وي را به خاطر نقش کاتو در فيلم «زنبور سبز» (The Green Hornet) به ياد بياورند اما اکثر مردم او را به خاطر نقش هاي اولش در فيلم هايي مانند «اژدها وارد مي شود» و «مشت خشم» (Fist of Fury) مي شناسند. تا مرگش در سن 32 سالگي، بروس لي تنها در 5 فيلم بزرگ ساخته شده در ايالات متحده بازي کرده بود. در اولين فيلمش با عنوان «مارلو» (Marlowe) که توسط کمپاني هاي فيلمسازي آمريکايي ساخته شد وي نقش اصلي نداشت و براي اولين بار در فيلم «رييس بزرگ» (The Big Boss) نقش اصلي را بر عهده گرفت.

پس از اين فيلم وي در سه فيلم موفق ديگر با عناوين «مشت خشم»، «راه اژدها» (The Way of the Dragon) و «اژدها وارد مي شود» که شناخته شده تر و موفق تر از همه بود بازي کرد. در کمال ناباوري، بروس لي آن قدر زنده نماند که موفقيت فيلم «اژدها وارد مي شود» را ببيند و مدت کوتاهي پس از اتمام فيلم برداري درگذشت. اين فيلم چنان موفق و پر سر و صدا بود که موجي از علاقه به دنياي کونگ فو و ورزش هاي رزمي را در ميان مردم کشورهاي غربي به راه انداخت و باعث شکوفايي فيلم هاي رزمي تاثير گرفته از فيلم هاي چيني شد.
8- بروس لي پس از مصرف داروهايي که براي سردردهايش به دليل حساسيت شديد به داروهاي مُسکن براي وي تجويز شده بود در گذشت
مرگ بروس لي چنان تراژيک و غيرمنتظره بود که همه ي دنيا را در شوک فرو برد. مغز او به دليل حساسيت شديد به داروي مپروبامات به مقدار زيادي متورم شده بود (افزايش حجم به ميزان 13 درصد). براي شخصي که تمام زندگي اش به ورزش هاي رزمي، داشتن رژيم غذايي مناسب و انجام تمرينات تناسب اندام مبادرت ورزيده بود مرگ در اثر يک قرص کوچک خنده دار به نظر مي رسد به همين دليل هنوز هم هستند کساني که دليل مرگ او را باور نداشته و آن را يک توطئه مي دانند. با اين وجود علت مرگ او به طور قطعي «تورم مغزي» تشخيص داده شد. ناخوشايند تر اين که اگر کمي زودتر بروس لي به پزشک مراجعه مي کرد تورم مغزي او به سادگي درمان مي شد.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۹۴۳۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جدول پخش سریال‌های شبکه تماشا تغییر کرد

کنداکتور شبکه تماشا از امروز با تغییراتی در پخش سریال‌های شرقی تغییر می‌کند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرگزاری تسنیم، با فرا رسیدن فصل بهار و در پیش رو بودن تابستان و طولانی‌تر شدن روزها و به تبع آن، تلاش برای ایجاد فرصتی مناسب برای بهر‌مندی مخاطبان از سریال‌های مورد علاقه‌شان، ساعت پخش سریال‌های پرطرفدار شرقی از امروز دوشنبه دهم اردیبهشت‌ماه تغییر می‌کند.

بر این اساس باکس سریال‌های شرقی شبکه تماشا از ساعت 19 به ساعت 21 منتقل می‌شود.

به این ترتیب سریال پوآرو از فردا ساعت 19 در باکس پلیسی، جنایی روی آنتن می‌رود. پوآرو که یک کارآگاه مشهور بلژیکی است، به همراه همکارش کاپیتان هستینگز پرونده‌های اسرار آمیز را حل می‌کند.

این سریال در ساعات 7 صبح، 1 بامداد و 13 روز بعد بازپخش خواهد شد.

بدقولی کنداکتوری تلویزیون این بار با برنامه «هفت»

در باکس سریال‌های شرقی که همیشه مخاطبان خاص خودش را دارد، با اتمام سریال پرطرفدار جامیونگ گو، سریال داستان بروسلی از فردا ساعت 21 روی آنتن خواهد رفت.

 سریال افسانه بروس لی پیرامون زندگی ورزشی و هنری بروس لی  از زمان تحصیل در مدرسه تا زمان مرگ است...

بازپخش این سریال ساعات 3 بامداد، 9 صبح و 15 روز بعد خواهد بود.

انتهای پیام/